جدول جو
جدول جو

معنی چی کر - جستجوی لغت در جدول جو

چی کر
همه کاره، چه کاره
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قیچی کردن
تصویر قیچی کردن
چیزی را با قیچی برش دادن، قیچی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرپیچی کردن
تصویر سرپیچی کردن
کنایه از نافرمانی کردن
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
ول خرجی کردن. دست بباد بودن:
پیچ پیچی مکن و سیم بکس بازمده
نرخ ارزان کن و در میخ درآویز ازار.
سوزنی.
و محتمل است بمعنی دندان گردی و گران گازی و گران فروشی هم باشد
لغت نامه دهخدا
(حَ شُ دَ)
نافرمانی کردن. تمرد کردن. سر باززدن از کاری
لغت نامه دهخدا
(گَ دی دَ)
قیچی زدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
نافرمانی کردن عصیان ورزیدن: در ارتش اگر کسی از اوامر مافوق خود سرپیچی کند سخت تنبیه میشود
فرهنگ لغت هوشیار
سختگیری در معامله کردن دندان گردی کردن: پیچ پیچی مکن و سیم بکس باز مده، نرخ ارزان کن و در میخ در آویز ازار. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیچی کردن
تصویر قیچی کردن
برش دادن قیچی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تخطی کردن، تمرد کردن، طغیان کردن، عصیان ورزیدن، سرکشی کردن، نافرمانی کردن، تمکین ن کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
کوزه ی روغن از جنس سفال
فرهنگ گویش مازندرانی
میانجی دعوا
فرهنگ گویش مازندرانی
برای چه؟، چرا؟
فرهنگ گویش مازندرانی
دختری که بتواند ازدواج کند دختر دم بخت
فرهنگ گویش مازندرانی
افراط کردن، اسراف کردن
دیکشنری اردو به فارسی